دانلود کتاب جهان بزرگ و انسان نوشته‌ی موریس مترلینگ

اگر خداوند شما را آفریده باشد لازمه اش این است که شخصی هم خدا را آفریده باشد. زیرا مطابق عقل من و شما،همان طوریکه من بایستی صانع باشم و هرگز به خودی خود بوجود نمی‌آیم خدا هم به تنهایی بوجود نمی‌آید؛ ولی باید گفت که ما را خداوند نیافریده بلکه او و ما همواره بوده و خواهیم بود.. “جهان بزرگ و انسان” کتابی فلسفی از موریس مترلینگ است که به ماهیت واقعیت و تجربه انسانی و همچنین بررسی مسائل اساسی در مورد هستی، آگاهی و به هم پیوستگی همه چیز می‌پردازد.

معرفی نویسنده کتاب؛ موریس مترلینگ:

موریس پولیه در برنارد مترلینگ؛ شاعر، اندیشمند، نمایشنامه نویس، فیلسوف و محقق بزرگ بلژیکی در ۲۹ آگوست سال ۱۸۶۲ در شهر (گان) متولد شد. مترلینگ تحصیلات ابتدایی را در کالج (سن بارب) و تحصیلات عالیه را در رشته حقوق و در دانشگاه (گان) به پایان رسانید. وی در سال ۱۸۸۴ و در سن ۲۲ سالگی به عضویت کانون وکلای شهر (گان) انتخاب شد؛ و یک سال بعد، به مقام ریاست کانون دست یافت. اما قوانین خشک مجمع حقوقدانان نمی‌توانست اندیشه‌های بزرگ و طبع کاوشگر او را قانع سازد. از این رو، تا پایان عمر، دست از وکالت کشید.

کتاب جهان بزرگ و انسان:

در پاراگراف اول، مترلینگ صحنه را با معرفی مفهوم جهان بزرگ، که شامل همه چیزهایی است که فراتر از آگاهی انسان وجود دارد، تنظیم می‌کند. او پیوسته بر گستردگی و پیچیدگی این جهان تأکید دارد و می‌پوید جهان هستی بسیار بیشتر از آن چیزی است که درک محدود ما بتواند آن را هضم کند.

پاراگراف دوم کتاب جهان بزرگ و انسان مفهوم انسان را بررسی می‌کند و او را در جهان بزرگ قرار می‌دهد. مترلینگ معتقد است که انسان از طبیعت یا جهان جدا نیست، بلکه جزء لاینفک آن است. او معتقد است که درک انسان از واقعیت ناقص است، زیرا او توسط حواس و تجربیات ذهنی خود محدود شده است.

در ادامه، مترلینگ در پاراگراف سوم به مفهوم حقیقت می‌پردازد. او معتقد است که حقیقت ثابت نیست، بلکه موجودی سیال و همیشه در حال تغییر است. به گفته مترلینگ، حقیقت چیزی نیست که به‌طور کامل توسط ذهن انسان قابل درک باشد، بلکه چیزی است که باید پیوسته به دنبال آن بود و آن را کشف کرد…